• وبلاگ : تو هم يکبار بنويس تا ببيني نوشتن چه لذتي دارد...
  • يادداشت : no subject ...
  • نظرات : 8 خصوصي ، 11 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام ياسي جونم
    ببخشيد سر نزدم
    لطف کردي وبم اومدي
    عجــــب متني کيف کردم
    آپم
    پاسخ

    مـــرسي ... ميام ايشالا :)
    من ازين انار ِ ميخوام! :( :دي
    پاسخ

    الهـــــي ... دونه هاشو برات ميچينم بهت ميدم :) عزيزززم ! حس اين بچه هايي رو داشت كه لب برچيدن و الآنه كه بزنن زير گريه ... :( انار منو ياد ِ تو ميندازه غزل ... خ ي ل ي ... :*
    + ماکارا 
    حالا مها چون ميگه اينجا صلح هيچي بت نميگم عاريف جان... فردا بعد امتحان گند عربي بات صحبت دارم باهمون تيرم ميام سراغت دي:
    پاسخ

    شير فهم شد عاريفه ؟ :)))

    نرگس من از دستت ناراحتما!
    از همين تريبون اعلام مي كنم.......
    پاسخ

    خواهشا اينجا دعوا راه نندازيد ! اين همه جا ! چسبيدين به اين يه صفحه ؟ :دي صلح رفقا ... صـــــــلح :)

    هعييي...نرگس خانوم .....مام بازي:(


    مهــــــــــا....
    اين خردادم مي گذره ....بعد مي وني چي ميشههه؟
    تيــــــــر مياد:))
    اصن آدم با اميد تيره ك زنده ست ....

    نميدونم اون بيچاره هايي ك تيري نيستن چ جوري زندگيشونو سپري مي كنن :دي :))


    ميشه ا گ رفتي، دست منم بگيري با خودت ببري ؟
    پاسخ

    به قول فرزانه : ميـــــــــــــذگره ! هوم ، واسه تو اومدن تير به چشم مياد ، اما من ميگم پيش دانشگاهي مياد ، پولي بازهم برنامه فشرده زندگيش رو تا سي سالگيش حداقل باز توضيح ميده ، بدون ذکر کردن تير :دي و فرزانه ميگه نامزدي حانيه ميرسه ، مريم اين رو مدنظر قرار ميده که پايان نامه ش نزديکتر ميشه ، رز ميگه کنکور مياد ، نيلوفرم ميگه هيچي نمياد ، يني اصن هيچي نميگه که چي مياد و چي ميشه و چي نمياد !! :))) تير تو زندگي ِ ما غير تيري ها اصن به چشم نمياد :دي حتمــــــــــــــا ... دستتو ميگيرم ، باهم somewhere ميگوشيم و ميدوييم ... بعدم ياد اون شعار معروف ميفتيم ، که فقط خودت ميدوني و خودم ؛ که خودم و خودت ، هميــــــــــــشه ... :) :*
    + نرگسم 

    نرگولم مها!

    نثرم چجوري بودش كه نميخورد بم؟!

    پاسخ

    اوه اوه ... مث که خودشي :دي نثرت با اين فرق داشت ، اين طرز نوشتن مال تو نيست ، حتي با حرف زدنتم فرق داره :) خــــــــوبي ؟ دلم تنگ شده ... چند شب پيش يکي رو ديدم که موهاش فر بود ، بلافاصله ياد تو افتادم ... :دي عزيـــــــــــزم :* مرسي سر زدي عزيز ... لطف کردي :ايکس
    + زينب 
    مهااااا سلااااام
    خوووبي؟؟
    چقققققد خوووب بوووود نوشتت...وااااي!!
    راسي خسسسسته نباشييي از امتحانا...
    يه سر بيا بزن...دلمون تنگ شدههه
    پاسخ

    سلام ... خوبي زينبك ؟ چه عجب از اين ورا ؟؟ :) لطف توئه ... :) خسته شدم , والا بخدااا ... فقط اين دوشنبه بگذره ها ... ما که زياد اومديم , دفعه بعدي هم که معلوم نيس , ايشالا تابستون بتونيم ميايم ... شما افتخار ندادي واسه نمايشگامؤن بياي ;) بازم ممنون :)
    + نرگسم 

    مها...!

    خيييييييلي خوب بود...يني فك كنم خيلي احساس مشتركيه...!

    با اينكه روزايي كه اين حس مياد سراغ آدم از بدترين روزاس ... ولي عالي نوشته بوديش!

    سلام راستي!خوبي شما!؟شناختي منو؟!!

    پاسخ

    سلام ... چه خوب که مشترکه ... من حسهاي زيادي رو تجربه ميکنم که خيليها ازش بي بهره ن ، اما مث که اين يکي مشترک بوده :) دارم فک ميکنم از آغاز تولدم با چند تا نرگس در ارتباط بودم ... فقط پنج نفر بودن که از بين اون پنج نفر از همه بيشتر احتمال اين ميره که نرگول ِ پولي باشي ... نثرت به اوشون نميخوره ... اما خب احتمالش بيشتره ! معرفي نميفرماييد ؟ :)
    سلام... خوبي؟؟؟ چقدر اين نوشته هاتو دوس ميدارم که حد نداره...
    و 23 بار رو خوب اومدي... گاهي اوقات 80 بارم گوش بدي فقط همون بار اول از بيت اول حاليت ميشه با بار آخر که فکر ميکني بار 23 م ولي همون 80 م و فقط بيت آخر ماجرا حاليت ميشه...
    بنده بسي لذت ميبرم از اين ماجرا...
    جاي اون کتاب من جودي دستمه و همش نگران اينم که کتاب عزيز تر از جانم يه وقت جلد ضايع داغونش از بس قديمي هس پاره نشه من بي جودي بمونم... :((
    واينکه اگر دوس داشتي بيا وبم براي دردم... دي:
    فقط خودم و خودت ميدونم و بس...
    خورشيد خودشم نفهميد چرا دردم گذاشته گاهي به اين ميانديشم... شايد...
    همش توهم بابا... و امتحان جغرافي خيلي خوب تموم شد به حمد الله ... :)
    بسه زيادي چرت گفتم... بيايا.... در دم تورا مي خواند... ياد تبليغ ناجا افتادم.. ايي..
    پاسخ

    من که تلويزيون نميبينم ... اما اين ناجا رو خوب اومدي :)))) ميام عزيز جان ... اما قبل از اون ، ممنون از لطفتون :)
    اوهوم..
    دقيقن ادم دلش ميخواد انقد بررررررررررررررره تا برسه به بن بست
    هر چند زمين بن بست نداره..هر چي بري دور خودش چرخيدي انگار
    اما اينا مهم نيس..مهم همون دور شدن ِ..
    رسيدن به يه جاي دنج..که هيييييييييشکي نباشه يني..کنار يه رودخونه..زير ِ درخت بيد مجنون..وه! چه شود :)
    پاسخ

    واااي غــــــزل ! با يه جمله من تا ته خطو خوندي ... دقيــــــــــــقن ... دلم خواســـــــت ....... مرسي غزل ... :* :)